از ورودی باب الجواد که وارد میشید از بست شیخ بهاء الدین وارد بشید یه درب چوبی میبیند روش نوشته 105

بعد از نماز ظهر و عصر جماعت عاشق روضه صف میبندن جلو در تا جا گیرشون باید آخه اگه پر بشه درو میبندن

پشت در همه دارن میگن و میخندن یه شادی خاصی هست

 دو تا مرد حدودا مسن دارن سر به سر هم میزارن یکیشون به اون یکی میگه با مهر پیشونیتو داغ کردی میبرنت جهنما ، اون یکی میگه ما سیدا رو جهنم نمیبرن ، جهنم به ما حرومه ( البته با یه لهجه  شیرین مشهدی ) بعد جوونا میخندن

بعد از حدود 5 دقیقه حاج محمود متولی اتاق اشک درب رو باز میکنه

واو چه اتاق کوچیکی نشمردم چند نفر اما اکثرا جا شدن

بعد حاج محمود به آقای باقری گفت حاجی شروع کن و آقای باقری شروع کرد

یه روضه نمکی خوند

بعد از آقای باقری هرکی دوست داشت بخونه یه رخصت از آقای باقری میگرفت و میخوند

مجلس حدودا نیم ساعت طول کشید

یه 5 یا 6 نفری خوندن

خیلی خوب بود

بعدشم چایی حضرت زهرا س رو خوردیم

خیلی خوب بود

شما هم اگه مشهد رفتین حتما یه سری  به این اتاق با صفا بزنید 

یا حق